_جبر _غیظ و غضب و غلبه _باج _آغوش سرد + بمان و بدان.بدان، تو .تنهایی.، تنها بمان. هر بار که میره، یه تیکه از منو با دندون میکنه و میبره، بعدش اونقدر دیر میاد که جای زخمی که زده بسته شده و تکه ای که برده دیگه وصله ی تن نیست. درد داره، اما درد هم عادت میشه. عادت میکنم چشمم به در درد بگیره! عادت میکنم گوشِ دلم به طعنه درد بگیره. عادت میکنم دستام از بی نمکی درد بگیرن. عادت میکنم آغوشم از سردی درد بگیره . عادت ,میکنم ,بگیره ,عادت میکنم ,بگیره عادت منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تازه ها مهندسی معکوس جدید ترین های سال 1397 جمله های کوتاه... گروه آموزشی راز کنکور